یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه بازار ارز آزاد بازاری برای تقاضای ارز واردات نیست، گفت: بانک مرکزی در طی این ۴۰ سال سیاست تثبیت را اجرا نکرده بلکه سیاست تبعیت از پرشهای قیمتی در بازار ارز آزاد را در پیش گرفته است.
به گزارش فارس محمدرضا یزدیزاده، کارشناس اقتصادی در خصوص اقدامات بانک مرکزی در حوزه نرخ ارز و سیاست تثبیت نرخ ارز اظهار داشت: این موضوع که بانک مرکزی سیاست تثبیت را در پیش گرفته است، درست نیست. بانک مرکزی سیاست تبعیت از پرشهای قیمتی در بازار آزاد را اجرا کرده است؛ یعنی در تمام این ۴۰ سال بازار آزاد پرش کرده است و بانک مرکزی نرخ را پرش داده و یک نرخی که به نظرش درست بوده است را آن وسط قرار داده است. یک مدت روی آن مانده و دوباره این پرش را انجام داده است، پس ما چیزی به اسم سیاست تثبیت نداشتهایم.وی ادامه داد: ۴۰ سال است ما درک نکردیم که بازار آزاد ارز بازاری است که در آن تقاضای ارز برای واردات نیست. آیا تمام کسانی که با یک اتفاق سریع به بازار ارز مراجعه میکنند و ارز میخرند، واردکنندهاند؟ نه نیستند. ارز مگر وسیله تسهیل واردات نیست؟ پس ما این را درک نکردیم که این بازار ارز بازار دارایی مالی است و ما یک بازاری برای مردم ایران ایجاد کردیم و به آنها اجازه دادیم یک دارایی مالی به نام ارز اسکناس داشته باشند. هیچ جای دنیا چنین کاری نمیکنند. چون ارز اسکناس، دارایی مالی بینام است و اگر دارایی بینام وارد یک اقتصاد شد؛ یعنی آغاز فروپاشی آن اقتصاد اتفاق افتاده است. چیزی که ما در این ۴۰ سال دیدهایم.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه بهمرور این دارایی مالی وسیله مبادله میشود، گفت: مثلاً من میخواهم رشوه بدهم از من ریال قبول نمیکنند، پس دلار میدهم. میخواهم فرار مالیاتی انجام بدهم معاملاتم را با دلار انجام میدهم. معامله قاچاق بخواهم انجام بدهم که قابل ردیابی نباشد، از دلار استفاده میکنم. بنابراین آنچه که در بازار آزاد اتفاق میافتد تقاضای ارز برای واردات نیست که بانک مرکزی ۴۰ سال است از آن تبعیت میکند. ارز آزاد تقاضایی با نرخ جدا و به عنوان یک دارایی مالی است. آن نرخ نمیتواند تعیینکننده ارزش واقعی پول ملی در مقابل جهان باشد. بازار ارز بازاری است که تقاضا برای ارز در آن برای واردات و عرضه ناشی از صادرات است.
استفاده از تعرفه برای ثبات در نرخ ارز
یزدیزاده افزود: کنترل در این بازار با سیاست تعرفه صورت میگیرد؛ یعنی دولت هر وقت دید تقاضا نسبت به عرضه افزایش پیدا میکند تعرفهها را بالا میبرد تا تقاضا کاهش پیدا کند، کاری که در تمام دنیا انجام میشود. ما برای تأمین منافع یک عده بازار دارایی مالی را درست کردیم و نرخ ارز کشور را تحت تأثیر آن قرار دادیم منافع صادرکننده را هم در گرو افزایش نرخ ارز قرار دادیم.وی بیان کرد: مگر نه اینکه چند ماه پیش ارز در بازار آزاد ۵۰ هزار تومان بود میگفتند صادرکننده با قیمت ۴۴ هزار تومان ارز خودش را نمیآورد با ۵۰ هزار تومان میآورد. امروز بازار نیما ۵۰ هزار تومان است آیا همه ارز خود را آوردند؟ خیر چون باز هم همان است. حالا نرخ بازار آزاد ۶۰ هزار تومان است میگویند تا ۶۰ هزار تومان نشود من ارز نمیآورم.این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه تثبیت با دستور صورت نمیگیرد؛ گفت: تمام دنیا تثبیت انجام میدهند؛ اما تثبیت یعنی مدیریت یعنی با ثبات سازی. همه دنیا تعرفه را برای با ثبات سازی و تثبیت نرخ ارز ایجاد کردند به محض اینکه ببینند نرخ ارزشان دچار مشکل میشود با سیاستهای تعرفهای یا صادرات را تشویق میکنند که عرضه ارز افزایش پیدا کند یا واردات را محدود میکنند. سیاست چند نرخی در تمام دنیا وجود دارد هیچ کشوری نیست که سیاست تک نرخی ارز برای واردات را داشته باشد اما آنها اعمال نرخهای مختلف را به وسیله تعرفه انجام میدهند. مثلاً میگویند فلان کالا را میخواهید وارد کنید ارز آن به جای برابری یک دلار با ۱.۵ یورو میشود یک دلار با ۵ یورو چون ۳۰۰ درصد روی آن تعرفه میبندند.
حل مسئله مابهالتفاوت نرخ ارز نیما و آزاد
یزدیزاده خاطرنشان کرد: بانک مرکزی مدیریتی انجام میدهد و یک نرخ پایه را تعیین میکند و آن نرخ پایه را طبق عواملی که وجود دارد بالا و پایین میکند. فرض کنید بانک مرکزی به این نتیجه رسیده است که نرخ ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان باید باشد این ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان نرخ پایه است ولی اگر واردکننده میخواهد کالای اساسی وارد کند ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ به آن میدهیم. اگر میخواهد فلان کالا را وارد کند با تعرفه ۱۰۰ درصد یعنی ۵۶ هزار تومان به آن ارز میدهیم. بانک مرکزی میتواند هر نرخی را اعمال کند. وی ادامه داد: فرض کنید یک ماده اولیه چون ضروری است تعرفه آن را پایین میآورد؛ اما یک ماده اولیه دیگر چون ضروری نیست تعرفه آن را بالاتر میگذارد در خصوص صادرات هم همین است بانک مرکزی میگوید ارز صادرات ۲۸ هزار و ۵۰۰ است؛ اما اگر این چند قلم کالا را صادر کنید من ۱۰۰ درصدد تشویقی میدهم یا فلان کالا دلیلی ندارد صادر شود، این کالا را ۳۰ درصد تشویقی میدهم. تشویقی آن را هم از تعرفه واردات میگیرد. با این مدل ارز تک نرخی است. منافع صادرکننده هم وابسته به نرخ آزاد نشده است. این کارشناس اقتصادی با انتقاد از رویکرد بانک مرکزی گفت: حضرات آمدند توجیه کردند که فاصله ارز ۴۵ هزار تومان تا ۶۰ هزار تومان رانت برای واردکننده ایجاد کرده است. این ۱۵ هزار تومان گیر مصرفکننده نمیآید باید آن را حذف کنیم و به صادرکننده بدهیم. در این صورت دیگر صادرکننده صددرصد منافعش در افزایش قیمت ارز است.
یزدیزاده با توضیح پیشنهادی برای حل مسئله نرسیدن مابهالتفاوت قیمت ارز نیما و آزاد به مردم اظهار داشت: ما گفتیم دغدغه شما این است که این ۱۵ هزار تومان به مردم نمیرسد بیایید نرخ را همین ۴۵ هزار تومان نگه دارید و ۱۵ هزار تومان هم برای هر کسی که میخواهد واردات انجام بدهد سود بازرگانی بگیرید. اگر ارز شد ۶۱ هزار تومان ۱۶ هزار تومان عوارض بگیرید به این شکل بودجه دولت هم تأمین میشود. چون خود این ۱۵ هزار تومان که شما به یک عدهای میدهید ۷۵۰ هزار میلیارد تومان است. این رقم میتواند بودجه دولت را تأمین کند؛ اما نمیخواهیم که تأمین کند. چون اگر بازار آزاد مشکلش حل شد نمیتوانیم برای سازش فشار بیاوریم.
ضرورت شفافیت در دارایی مالی ارز
وی افزود: وقتی میخواهیم به یک کشوری ضربه بزنیم منفعتطلبها را تجهیز میکنیم، منافع آن را با منافع جامعه در تضاد قرار میدهیم و اینها ابزار ما میشوند. چند تئوریسین هم درست میکنیم که خط بدهند تا این اتفاق بیفتد.این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه طبق قانون بانکداری کشور، تنها پول ملی کشور ریال است و دارایی بینام نباید وجود داشته باشد، بیان کرد: اگر کسی اسکناس ارز خرید اشکال ندارد؛ اما من باید بدانم این ارز دست چه کسی است. برای دانستن این موضوع نقلوانتقال آن باید صرفاً از طریق سیستم بانکی باشد.یزدیزاده اضافه کرد: سازوکار آن هم به این شکل است که هر کسی هرچقدر ارز دارد باید در یک فرصتی آن را در بانک قرار دهد با آن میتواند هر کاری انجام دهد؛ اما باید مشخص باشد و فقط از طریق حساب جابهجا شود. وقتی این اتفاق افتاد شفاف میشود خریدار و فروشنده آن مشخص میشود و دیگر نمیتواند به عنوان ابزار دشمن برای ایجاد تنش و شوک در بازار باشد چون همه چیز تحت کنترل است.وی با بیان اینکه ما ۴۰ سال در حال تکرار یک اقدام هستیم، گفت: ما نرخ ارز را از ۷ تومان به ۴۰ تومان رساندیم برای بار اول میگوییم نمیدانستیم و اشتباه کردیم. بار دوم ۴۰ تومان را تبدیل به ۶۰ تومان کردیم میگوییم زمان جنگ بوده باز هم اشتباه کردیم. بار سوم آن را به ۱۷۸ تومان رساندیم. تکرار این اشتباه دیگر اشتباه نیست حماقت است و تکرار حماقت هم خیانت است.